زندگی و آثار آندره ژيد،
"بی هيچ خودستائی و تصنعی، يا شرم و حيائی، من جان خود را در اين کتاب
نهاده ام..... اميدوارم اين کتابم بتو بياموزد که به خويشتن بيشتر علاقه بورزی
تا به کتاب."( آندره ژيد- کتاب مائده های زمينی. ترجمه جلال آل احمد و پرويز داريوش.)
عشق به همجنس- مائده زمينی آندره ژيد، نويسنده معروف فرانسوی ( 1951 - 1869 )
کتابها و نوشته های چندی از آندره ژيد به فارسی ترجمه شده اند اما متاسفانه هيچکدام از مترجمان آن وفاداری
لازم به نويسنده نداشته و جنسيت او، که نقشی نقش کليدی در سير زندگی، نوشته و توليدات هنری او داشته اند، را سانسورنموده و با اين کار نه تنها به ژيد بی وفائی کرده، که با خواننده هم صاف و صادق نبوده اند. البته اين مشکل در
رابطه با بسياری نويسندگان ديگر هم صدق می کند.
اما شناخت آندره ژيد بعنوان يک نويسنده همجنسگرای معروف فرانسوی و برنده جايزه نوبل ادبيات، برای هر همجنسخواهی يکی از ملزومات است. آرزوها و آمال او برای عدالت جنسی، صداقت و اخلاس او در ايستادگی به پای افکار و انديشه هاي خود، شجاعت و بی ترسی او در اعلام علنی تمايل جنسی اش و طرح آن در کتابهاي خود، اعتماد به نفس اش در کنار گذاشتن آنچه که با اميال و آرزوهای انسانی اش همخوانی ندارد، اعتراف به اشباهاتش و بالاخره يک تنه در برابر اردوی منتقدانش ايستادن. همه اينها آندره زيد را از ديگران متمايز می کند و زندگی و نوشته هايش امروز الهام بخش همه آن کسانی است که از عدالت جنسی محرومند و و عشق جسمانی و زمينی را گرامی می دارند
آندره ژيد در 22 نوامبر سال1869 دريک خانواده مرفه فرانسوی، در پاريس، زاده شد. پدرش حقوقدان، استاد دانشگاه و پيرو مذهب کاتوليک و مادرش پروتستان بود(1)
بنا به نوشته حسن هنرمندی(2)، عضو ايرانی انجمن جهانی ژيد شناسان، تا قبل از اعطائ جايزه نوبل ادبی توسط آکادمی کشور سوئد به آندره ژيد، کمتر کسی او را در ايران می شناخت. اما پس از آن نام ژيد در مطبوعات فارسی بيشتر سر زبانها می افتد تا جائی که تاثير نوشته های او را ميتوان بر شاعران نوپرداز آن دوره کشورمان مشاهده کرد از جمله اسماعيل خوئی، آتشی، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، سپانلو و ه. ا. سايه.
ژيد در 19 سالگی نوشته های خود را با اسم مستعار " زن بال دار منتشر می کند. به آفريقا و بخصوص به کشورهای منطقه شمال اين قاره خصوصآ تونس، مراکش و الجرائر عشق می ورزد. در 21 سالگی به اتفاق دوستش لورنس به تونس در شمال آفريقا مسافرت میکند. اين اولين سفر او به آفريقاست و در آنجا با پسر تن فروشی آشنا ميشوند که اولين تجربه
رابطه جنسی او را شکل می دهند. در تونس به ذات الريه مبتلا می شود و مادرش بدنبال او می رود و ژيد را به فرانسه باز می گرداند.( ژيد در يازده سالگی پدر خود را در از دست می دهد.) اما چند سال بعد دوباره بار سفر می بندد و خود را به شمال آفريقا می رساند. در همين سفر دوم بود که اسکاروايلد، شاعر و نمايشنامه نويس همجنسگرای ايرلندی را ملاقات میکند(3)
و به شناخت بهتری از احساسات جنسی ( همجنسگرايانه) خود دست می يابد.
در 28 سالگی (1897) کتاب "مائده های زمينی" را می نويسد و آن را به دوست خود موريس کی يو تقديم می کند. اين کتاب برگردانی از شور و اضطراب جوانی خود اوست و بعنوان معروف ترين کتاب او شناخته می شود.
در مسير جستجوی خود ابتدا به مذهب(مسيحی) رو می آورد ولی خيلی زود مذهب را کنار می گذارد و جذب انديشه های کمونيسم می شود تا جائی که در مراسم خاکسپاری ماکسيم گورکی(4) در ميدان سرخ مسکو، در کنار استالين ايستاد.
اما بعدآ از کمونيسم هم دوری گرفت و کتاب << بازگشت از شوروی>> را منتشر کرد که در آن به انتقاد از حکومت کمونيستی اتحاد جماهير شوروری میپردازد. ( اين کتاب توسط جلال آل احمد به فارسی ترجمه شده است). پس از آن ژيد
تعلق به هرگونه مذهب و ايدئولوژی را کنار گذاشت. و تنها اعتقاد عميق او به احساس آدمی پايدار ماند. او بدنبال "خود" يابی بود و اين تم بسياری از کتابها و نوشته های اوست. او اخلاق و سنت ها را به زير سدوال می برد و بر اساس اينکه تا چه اندازه به حقوق و آزادی انسان خدمت ميکنند، به آنها پايبند می ماند. دفاع او از حقوق همجنسگرايان آن هم در آن دور و زمانه واقعآ شجاعت و پيشگامی او از هم عصرانش را نشان می دهد.
ژيد با ديگر نويسندگان همجنسگرا همچون مارسل پروست (5)، ويرجينيا وولف و اسکاروايلد روابط نزديکی داشت(6).
اوالبته مدتی به شعر نويسی رو آورد اما بعدآ آن را کنار گذاشت و به نثر نويسی پرداخت. گفته ميشود که آلبرت کامو و ژان پل سارتر هم تحت تاثير نثر او بوده اند.
ژيد علاوه بر نويسندگی، علاقه زيادی به پرداختن به پيچيدگی مسائل حول فرهنگ و هويت جنسی داشت. با کمک تنی چند از دوستان خود مجله << ژورنال>> را تا جنگ دوم جهانی منتشر کرد که جای ويژه ای در ادبيات آن دوره فرانسه دارد(7).
او شصت سال از عمر هشتاد ساله خود را صرف نوشتن نمود و اولين نويسنده فرانسوی بود که همجنسخواهی خود را علنی کرد.
اگر در سال 1947( چهار سال قبل از درگذشت او) کشور سوئد برای ارجگذاری به ژيد جايزه نوبل ادبی را تقديمش کرد اما واتيکان - يکسال بعد از درگذشتش- کتابهای او را - بعنوان کتابهای ظاله و شرک آميز- در ليست کتلبهای ممنوعه برای مسيحيان وارد کرد.
کتاب "مائده های زمينی" زيد در سال 1334 توسط جلال آل احمد و پرويز داريوش ترجمه و منتشر شد( چاپ سوم اين کتاب هم در سال 1367 منتشر شد.) حسن هنرمندی علاوه بر ارائه ترجمه ديگری از کتاب مائده های زمينی، کتاب "سکه سازان" ژيد را هم به فارسی ترجمه کرده است. هنرمندی همچنين در سال 1349 کتابی به اسم " آندره ژيد و ادبيات فارسی" منتشر و در آن به بررسی تاثير
ادبيات ايران( حافظ، منوچهری، خيام و...) بر آندره ژيد می پردازد. علی اصغر سعيدی هم کتاب " آهنگ عشق- سمفونی پاستورال" ژيد را در سال 1372 ترجمه و روانه بازار کرد.
از ديگرکتابهای معروف آندره ژيد ميتوان به " ضد اخلاق" و "کوريدون" اشاره کرد.
او کتاب "کوريدون" را در سال 1924 منتشر کرد . در اين کتاب، ژيد نه تنها از عشق همجنسگرايانه دفاع می کند بلکه اين ادعا را مطرح می سازد که دگرجنسگرائی پديده ای است ساخته و پديد آورنده اجتماع است در حال که همجنسگرائی امری طبيعی و
فوندامنتال( پايه ای/اساسی) در روابط بشری است. تا آنجا که اطلاع داريم اين کتاب به فارسی ترجمه نشده ولی حسن قائميان (8) درسال 1331 کتابی به اسم " نظربازی" منتشر می کند و در آن به بحث حول نظر بازی و کامجوئی جنسی و تفاوت ايندو می پردازد و آن را
با 22 تابلو از پيکره های کلاسيک و 2 مينياتور ايرانی تزئين و بچاپ می رساند. بعضی ها اين کتاب قائميان را " کوريدون ايرانی" لقب داده اند.
.
کلمات و جملات کتابهای ژيد از لحن و بار اروتيکی سرشارند، بخصوص در کتاب "مائده های زمينی" که آن را کلآ بعنوان يک سروده عاشقانه توصيف می کنند. عشق زمينی و جسمانی، حرمان، اضطراب، ترس، تمنا، تشنگی، رنج و درد انسانی و......در اين کتاب موج می زنند.
لب ها و پاها، دو عضو اندام انسان در کتاب "مائده های زمينی" برجسته تر از ديگر اعضا بدن آدمی خودنمائی می کنند. در حالی که مثلآ از دستها حتی اسمی هم برده نمی شود و خواننده تنها از خلال افعالی همچون چيدن يا جمع کردن به وجود دستها پی می برد، در عوض پاها، آن هم پاهای برهنه، از بار و وزن اروتيکی زيادی برخورداند. البته پا برای ژيد، گاهی فقط يک سمبل است و معانی چند گانه دارد. راه رفتن با پای برهنه بر شن های داغ کوير، همان زندگی در عالم واقع برای يک همجنسگراست( رنج و عذاب و سختی
که خستگی و تشنگی می آورد) و آنوقت که به ماسه های نمناک ساحل - همان يار/ آزادی- می رسد، به
لذتی وصف ناشدنی دست می يابد.
ژيد با همه تلاشهايش برای شکستن حصارهای تربيتی و رهايی، فقط به خود يابی رسيد و جنسيت و تمايل
جنسی خود
را می شناسد اما با توجه به شرايط آن روز نتوانست کاملآ رها شود، پس به خواهش مادرش گردن نهاد و در 25 سالگی با دختر فاميلش "مادلين روندو" وصلت کرد هر چند که اين ازدواج " بدون مصرف" باقی ماند و گيريم که مادلين تا مدتها از همجنسخواهی شوهرش بی خبر بود.
ژيد شيفتگی زايد الوصفی به عشق مردان جوان داشت بخصوص پسران سبزه روی شمال آفريقائی، و سالهای زيادی از عمر خود را در آن قاره گذراند تا از چشمه عشق و سکس مردان جوان آنجا سيراب شود و در آخر گرفتار عشق پسری جوان بنام مارک آلگره(9) شد که روابط زناشوئی ژيد را با بحران جدی
مواجه کرد..
ناگفته نماند که ژيد به مسئله تشکيل خانواده مدرن ( بر خلاف خانواده سنتی زن-شوهر و فرزند) توجه خاصی داشت و دست به کارهايی در اينباره زد که برای جلوگيری از طولانی شدن مطلب از آن می گذريم. آندره ژيد چهار سال بعد از دريافت جايره نوبل ادبی، در 19 فوريه 1951 درگذشت.
علاقمندان به مطالعه بيشتر در باره ژيد ميتوانند به سايت آثار او مراجعه کنند:
http://www.andregide.org/
و اين هم سايت گالری عکسها و کتابهای او:
http://www.kalin.lm.com/gidph1.html
1- کاتوليسم و پروتستانيسم دو شاخه اصلی دين مسيحيت را تشکيل می دهند.
2- بنا به خبری گويا آقای هنرمندی مدتی قبل در پاريس درگذشته است.
3 -روابط ژيد با اسکاروايلدبسار پيچيده و در عين حال جالب است. ژيد از يکطرف اشعار و سبک نگارش وايلد را دوست دارد و از طرف ديگر مذهب گريزی او را درک نمیکرد. زندگی اين دو، آثار ادبی و هنری آنها، نامه های خصوصی، ازدواج آنها، حس همجنسگرايی و عشق به پسران جوان، علنی شدن
هر دو آنها و... که احتياج به مقاله جداگانه ای دارد.
4- ماکسيم گورکی از جمله نويسندگان متعصب کمونيستی است که از سرکوب دگرانديشان و همجنسگرايان توسط حکومت کمونيستی شوروی و استالين دفاع کرد و حتی ادعا ميکرد که اگر فاشيسم و سرمايه داری از بين بروند از همجنسگرايی هم اثری نمی ماند. بعبارتی او همجنسگرايی را زاده فاشيسم و سرمايه داری می دانست فارغ از اينکه همجنسگرايان يا در اردوگاههای نازيستها بودند يا در صف مقدم مبارزه .
5- مارسل پروست ديگر نويسنده معروف همجنسگرای فرانسوی است که بر خلاف آندره ژيد در پی مخفی نگه داشتن همجنسخواهی خود بود. آندره ژيد در جايی گفته که اگر جناح راست جامعه فرهنگی فرانسه متوجه کارها و اعمال جنسی من و مارسل پروست می شدند پوست سرمان را میکندند.
6- ديگر نويسمدگانی که ژيد با آنها مراوده داشت ميتوان به ژان پل سارتر، ژان کوکته، راينر ريلکه و آلبرت کامو نام برد. در دوره اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان، کامو در آيارتمان آندره ژيد در پاريس زندگی ميکرد و خود زيد در شمال آفريقا اقامت داشت.
7- آدرس برای خريد ژورنال به زبان انگليسی برای آنها که امکانش را دارند:
http://www.press.uillinois.edu/f00/gide.html
8- حسن قائميان از دوستان صادق هدايت که خودش هم همجنسگرا بوده - به مطلب گرايش جنسی صادق هدايت در شماره 3 ماها رجوع کنيد.
Marc Allegret 9-
"بی هيچ خودستائی و تصنعی، يا شرم و حيائی، من جان خود را در اين کتاب
نهاده ام..... اميدوارم اين کتابم بتو بياموزد که به خويشتن بيشتر علاقه بورزی
تا به کتاب."( آندره ژيد- کتاب مائده های زمينی. ترجمه جلال آل احمد و پرويز داريوش.)
عشق به همجنس- مائده زمينی آندره ژيد، نويسنده معروف فرانسوی ( 1951 - 1869 )
کتابها و نوشته های چندی از آندره ژيد به فارسی ترجمه شده اند اما متاسفانه هيچکدام از مترجمان آن وفاداری
لازم به نويسنده نداشته و جنسيت او، که نقشی نقش کليدی در سير زندگی، نوشته و توليدات هنری او داشته اند، را سانسورنموده و با اين کار نه تنها به ژيد بی وفائی کرده، که با خواننده هم صاف و صادق نبوده اند. البته اين مشکل در
رابطه با بسياری نويسندگان ديگر هم صدق می کند.
اما شناخت آندره ژيد بعنوان يک نويسنده همجنسگرای معروف فرانسوی و برنده جايزه نوبل ادبيات، برای هر همجنسخواهی يکی از ملزومات است. آرزوها و آمال او برای عدالت جنسی، صداقت و اخلاس او در ايستادگی به پای افکار و انديشه هاي خود، شجاعت و بی ترسی او در اعلام علنی تمايل جنسی اش و طرح آن در کتابهاي خود، اعتماد به نفس اش در کنار گذاشتن آنچه که با اميال و آرزوهای انسانی اش همخوانی ندارد، اعتراف به اشباهاتش و بالاخره يک تنه در برابر اردوی منتقدانش ايستادن. همه اينها آندره زيد را از ديگران متمايز می کند و زندگی و نوشته هايش امروز الهام بخش همه آن کسانی است که از عدالت جنسی محرومند و و عشق جسمانی و زمينی را گرامی می دارند
آندره ژيد در 22 نوامبر سال1869 دريک خانواده مرفه فرانسوی، در پاريس، زاده شد. پدرش حقوقدان، استاد دانشگاه و پيرو مذهب کاتوليک و مادرش پروتستان بود(1)
بنا به نوشته حسن هنرمندی(2)، عضو ايرانی انجمن جهانی ژيد شناسان، تا قبل از اعطائ جايزه نوبل ادبی توسط آکادمی کشور سوئد به آندره ژيد، کمتر کسی او را در ايران می شناخت. اما پس از آن نام ژيد در مطبوعات فارسی بيشتر سر زبانها می افتد تا جائی که تاثير نوشته های او را ميتوان بر شاعران نوپرداز آن دوره کشورمان مشاهده کرد از جمله اسماعيل خوئی، آتشی، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، سپانلو و ه. ا. سايه.
ژيد در 19 سالگی نوشته های خود را با اسم مستعار " زن بال دار منتشر می کند. به آفريقا و بخصوص به کشورهای منطقه شمال اين قاره خصوصآ تونس، مراکش و الجرائر عشق می ورزد. در 21 سالگی به اتفاق دوستش لورنس به تونس در شمال آفريقا مسافرت میکند. اين اولين سفر او به آفريقاست و در آنجا با پسر تن فروشی آشنا ميشوند که اولين تجربه
رابطه جنسی او را شکل می دهند. در تونس به ذات الريه مبتلا می شود و مادرش بدنبال او می رود و ژيد را به فرانسه باز می گرداند.( ژيد در يازده سالگی پدر خود را در از دست می دهد.) اما چند سال بعد دوباره بار سفر می بندد و خود را به شمال آفريقا می رساند. در همين سفر دوم بود که اسکاروايلد، شاعر و نمايشنامه نويس همجنسگرای ايرلندی را ملاقات میکند(3)
و به شناخت بهتری از احساسات جنسی ( همجنسگرايانه) خود دست می يابد.
در 28 سالگی (1897) کتاب "مائده های زمينی" را می نويسد و آن را به دوست خود موريس کی يو تقديم می کند. اين کتاب برگردانی از شور و اضطراب جوانی خود اوست و بعنوان معروف ترين کتاب او شناخته می شود.
در مسير جستجوی خود ابتدا به مذهب(مسيحی) رو می آورد ولی خيلی زود مذهب را کنار می گذارد و جذب انديشه های کمونيسم می شود تا جائی که در مراسم خاکسپاری ماکسيم گورکی(4) در ميدان سرخ مسکو، در کنار استالين ايستاد.
اما بعدآ از کمونيسم هم دوری گرفت و کتاب << بازگشت از شوروی>> را منتشر کرد که در آن به انتقاد از حکومت کمونيستی اتحاد جماهير شوروری میپردازد. ( اين کتاب توسط جلال آل احمد به فارسی ترجمه شده است). پس از آن ژيد
تعلق به هرگونه مذهب و ايدئولوژی را کنار گذاشت. و تنها اعتقاد عميق او به احساس آدمی پايدار ماند. او بدنبال "خود" يابی بود و اين تم بسياری از کتابها و نوشته های اوست. او اخلاق و سنت ها را به زير سدوال می برد و بر اساس اينکه تا چه اندازه به حقوق و آزادی انسان خدمت ميکنند، به آنها پايبند می ماند. دفاع او از حقوق همجنسگرايان آن هم در آن دور و زمانه واقعآ شجاعت و پيشگامی او از هم عصرانش را نشان می دهد.
ژيد با ديگر نويسندگان همجنسگرا همچون مارسل پروست (5)، ويرجينيا وولف و اسکاروايلد روابط نزديکی داشت(6).
اوالبته مدتی به شعر نويسی رو آورد اما بعدآ آن را کنار گذاشت و به نثر نويسی پرداخت. گفته ميشود که آلبرت کامو و ژان پل سارتر هم تحت تاثير نثر او بوده اند.
ژيد علاوه بر نويسندگی، علاقه زيادی به پرداختن به پيچيدگی مسائل حول فرهنگ و هويت جنسی داشت. با کمک تنی چند از دوستان خود مجله << ژورنال>> را تا جنگ دوم جهانی منتشر کرد که جای ويژه ای در ادبيات آن دوره فرانسه دارد(7).
او شصت سال از عمر هشتاد ساله خود را صرف نوشتن نمود و اولين نويسنده فرانسوی بود که همجنسخواهی خود را علنی کرد.
اگر در سال 1947( چهار سال قبل از درگذشت او) کشور سوئد برای ارجگذاری به ژيد جايزه نوبل ادبی را تقديمش کرد اما واتيکان - يکسال بعد از درگذشتش- کتابهای او را - بعنوان کتابهای ظاله و شرک آميز- در ليست کتلبهای ممنوعه برای مسيحيان وارد کرد.
کتاب "مائده های زمينی" زيد در سال 1334 توسط جلال آل احمد و پرويز داريوش ترجمه و منتشر شد( چاپ سوم اين کتاب هم در سال 1367 منتشر شد.) حسن هنرمندی علاوه بر ارائه ترجمه ديگری از کتاب مائده های زمينی، کتاب "سکه سازان" ژيد را هم به فارسی ترجمه کرده است. هنرمندی همچنين در سال 1349 کتابی به اسم " آندره ژيد و ادبيات فارسی" منتشر و در آن به بررسی تاثير
ادبيات ايران( حافظ، منوچهری، خيام و...) بر آندره ژيد می پردازد. علی اصغر سعيدی هم کتاب " آهنگ عشق- سمفونی پاستورال" ژيد را در سال 1372 ترجمه و روانه بازار کرد.
از ديگرکتابهای معروف آندره ژيد ميتوان به " ضد اخلاق" و "کوريدون" اشاره کرد.
او کتاب "کوريدون" را در سال 1924 منتشر کرد . در اين کتاب، ژيد نه تنها از عشق همجنسگرايانه دفاع می کند بلکه اين ادعا را مطرح می سازد که دگرجنسگرائی پديده ای است ساخته و پديد آورنده اجتماع است در حال که همجنسگرائی امری طبيعی و
فوندامنتال( پايه ای/اساسی) در روابط بشری است. تا آنجا که اطلاع داريم اين کتاب به فارسی ترجمه نشده ولی حسن قائميان (8) درسال 1331 کتابی به اسم " نظربازی" منتشر می کند و در آن به بحث حول نظر بازی و کامجوئی جنسی و تفاوت ايندو می پردازد و آن را
با 22 تابلو از پيکره های کلاسيک و 2 مينياتور ايرانی تزئين و بچاپ می رساند. بعضی ها اين کتاب قائميان را " کوريدون ايرانی" لقب داده اند.
.
کلمات و جملات کتابهای ژيد از لحن و بار اروتيکی سرشارند، بخصوص در کتاب "مائده های زمينی" که آن را کلآ بعنوان يک سروده عاشقانه توصيف می کنند. عشق زمينی و جسمانی، حرمان، اضطراب، ترس، تمنا، تشنگی، رنج و درد انسانی و......در اين کتاب موج می زنند.
لب ها و پاها، دو عضو اندام انسان در کتاب "مائده های زمينی" برجسته تر از ديگر اعضا بدن آدمی خودنمائی می کنند. در حالی که مثلآ از دستها حتی اسمی هم برده نمی شود و خواننده تنها از خلال افعالی همچون چيدن يا جمع کردن به وجود دستها پی می برد، در عوض پاها، آن هم پاهای برهنه، از بار و وزن اروتيکی زيادی برخورداند. البته پا برای ژيد، گاهی فقط يک سمبل است و معانی چند گانه دارد. راه رفتن با پای برهنه بر شن های داغ کوير، همان زندگی در عالم واقع برای يک همجنسگراست( رنج و عذاب و سختی
که خستگی و تشنگی می آورد) و آنوقت که به ماسه های نمناک ساحل - همان يار/ آزادی- می رسد، به
لذتی وصف ناشدنی دست می يابد.
ژيد با همه تلاشهايش برای شکستن حصارهای تربيتی و رهايی، فقط به خود يابی رسيد و جنسيت و تمايل
جنسی خود
را می شناسد اما با توجه به شرايط آن روز نتوانست کاملآ رها شود، پس به خواهش مادرش گردن نهاد و در 25 سالگی با دختر فاميلش "مادلين روندو" وصلت کرد هر چند که اين ازدواج " بدون مصرف" باقی ماند و گيريم که مادلين تا مدتها از همجنسخواهی شوهرش بی خبر بود.
ژيد شيفتگی زايد الوصفی به عشق مردان جوان داشت بخصوص پسران سبزه روی شمال آفريقائی، و سالهای زيادی از عمر خود را در آن قاره گذراند تا از چشمه عشق و سکس مردان جوان آنجا سيراب شود و در آخر گرفتار عشق پسری جوان بنام مارک آلگره(9) شد که روابط زناشوئی ژيد را با بحران جدی
مواجه کرد..
ناگفته نماند که ژيد به مسئله تشکيل خانواده مدرن ( بر خلاف خانواده سنتی زن-شوهر و فرزند) توجه خاصی داشت و دست به کارهايی در اينباره زد که برای جلوگيری از طولانی شدن مطلب از آن می گذريم. آندره ژيد چهار سال بعد از دريافت جايره نوبل ادبی، در 19 فوريه 1951 درگذشت.
علاقمندان به مطالعه بيشتر در باره ژيد ميتوانند به سايت آثار او مراجعه کنند:
http://www.andregide.org/
و اين هم سايت گالری عکسها و کتابهای او:
http://www.kalin.lm.com/gidph1.html
1- کاتوليسم و پروتستانيسم دو شاخه اصلی دين مسيحيت را تشکيل می دهند.
2- بنا به خبری گويا آقای هنرمندی مدتی قبل در پاريس درگذشته است.
3 -روابط ژيد با اسکاروايلدبسار پيچيده و در عين حال جالب است. ژيد از يکطرف اشعار و سبک نگارش وايلد را دوست دارد و از طرف ديگر مذهب گريزی او را درک نمیکرد. زندگی اين دو، آثار ادبی و هنری آنها، نامه های خصوصی، ازدواج آنها، حس همجنسگرايی و عشق به پسران جوان، علنی شدن
هر دو آنها و... که احتياج به مقاله جداگانه ای دارد.
4- ماکسيم گورکی از جمله نويسندگان متعصب کمونيستی است که از سرکوب دگرانديشان و همجنسگرايان توسط حکومت کمونيستی شوروی و استالين دفاع کرد و حتی ادعا ميکرد که اگر فاشيسم و سرمايه داری از بين بروند از همجنسگرايی هم اثری نمی ماند. بعبارتی او همجنسگرايی را زاده فاشيسم و سرمايه داری می دانست فارغ از اينکه همجنسگرايان يا در اردوگاههای نازيستها بودند يا در صف مقدم مبارزه .
5- مارسل پروست ديگر نويسنده معروف همجنسگرای فرانسوی است که بر خلاف آندره ژيد در پی مخفی نگه داشتن همجنسخواهی خود بود. آندره ژيد در جايی گفته که اگر جناح راست جامعه فرهنگی فرانسه متوجه کارها و اعمال جنسی من و مارسل پروست می شدند پوست سرمان را میکندند.
6- ديگر نويسمدگانی که ژيد با آنها مراوده داشت ميتوان به ژان پل سارتر، ژان کوکته، راينر ريلکه و آلبرت کامو نام برد. در دوره اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان، کامو در آيارتمان آندره ژيد در پاريس زندگی ميکرد و خود زيد در شمال آفريقا اقامت داشت.
7- آدرس برای خريد ژورنال به زبان انگليسی برای آنها که امکانش را دارند:
http://www.press.uillinois.edu/f00/gide.html
8- حسن قائميان از دوستان صادق هدايت که خودش هم همجنسگرا بوده - به مطلب گرايش جنسی صادق هدايت در شماره 3 ماها رجوع کنيد.
Marc Allegret 9-
No comments:
Post a Comment